... آرشیو مطالب پست الکترونیک لينك rss عناوین مطالب وبلاگ تم دیزاینر
صفحه نخست
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 45 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 45 بازدید ماه : 64 بازدید کل : 9518 تعداد مطالب : 120 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1
گفته بودی، که لولی و مستم
ساغر و باده بر سر و دستم
تا که زنار در رهت بستم
به گمانم که عاشقت هستم.
**********************
روی ماهت ،چو ماه عالمتاب
تو بگو، من چگونه آرم تاب
آن دو چشمت ربوده از من خواب
***********************
گشته سهمم همه پریشانی
سخن ات ، آیه های ایمانی
چه بگویم ، زآنچه می دانی
دی شنیدم که رهروی بی جفت
جان و دل را به این سخن می سفت
گویی از ، عمق جان من ، می گفت
ای که سیمین بری و تن نازی
با دلم این چنین مکن بازی
فاش می گویمت کنون رازی
الغرض ، بی بهانه میگویم
چهره با اشگ دیده می شویم
راز این حال زار می جویم
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
.:: Weblog Theme By : wWw.Theme-Designer.Com ::.